تحلیلی از دکتر رضا سراج کارشناس مسائل استراتژیک و مسئول اسبق سازمان بسیج دانشجویی کشور در شش قسمت در مورد خسارت های حلقه نیویورکی ها به منافع ملی
قسمت اول :
♦️مقدمه :
حلقه نیویورکیها محفل شکل یافته در دفتر مطالعات سیاسی و بینالملل وزارت امور خارجه است که در سال 67 با دستور نخست وزیر وقت و بودجه 500 هزار دلاری تشکیل شد. برخی اعضای بلندپایه این باند اکنون به کشورهای اروپایی و آمریکا پناهنده شده و مشغول فعالیت علیه ایران هستند.
♦️کارکردهای حلقه نیویورکی ها :
تصمیم سازی های اساسی در سیاست خارجی و اقتصاد کلان کشور، تنظیم مناسبات خارجی و تغییر رفتار ج . ا . ایران، از مهمترین عرصه های فعالیت این حلقه است. این محفل -که اعضای آن فارغ التحصیلان آمریکا هستند- تا کنون خسارت های بزرگی به منافع ملی وارد آورده که آخرین خسارت این حلقه #برجام_خسارت_محض است.
♦️تصمیم سازی برای پذیرش قطعنامه 598 :
در سال 1366عناصر این حلقه در حین مذاکرات مربوط به قطعنامه 598 اجماعی جهانی علیه ایران را به تصویر کشیده و پذیرش قطعنامه 598 را تصمیم سازی نمودند. در فرآیند پذیرش این قطعنامه، همانند برجام تمام مزیت های رقابتی ایران بدون دریافت تضمین های لازم و کافی واگذار شد و دست ایران برای چانه زنی و احقاق حقوق خود، کاملا خالی گردید. در این ارتباط اگر اشباه محاسباتی صدام در حمله به کویت نبود؛ تا کنون ایران در شرایط " نه جنگ-نه صلح " باقی مانده بود.
♦️تغییر رویکرد در سیاست خارجی ایران :
پس از روی کار آمدن دولت سازندگی، با تصمیم سازی عناصر این حلقه، چرخش در سیاست خارجی ج.ا. ایران با تئوری " تنش زدایی " آغاز گردید. از همین رو بسیاری از دیپلمات های انقلابی به حاشیه رانده شدند و فضا برای حضور تاثیرگذارتر افراد این حلقه همچون، کاظم پوراردبیلی، کاظم سجادپور، جواد ظریف، حسین موسویان، سیروس ناصری و ...فراهم شد. تنظیم مناسبات ایران برای نزدیکی به آمریکا و متحدان غربی و منطقه ای ایالات متحده (عربستان) از اهداف تئوری تنش زدایی بود. در همین ایام گاردین به نقل از خرازی-یکی از دیپلمات های این حلقه-اعلام کرد: << ظریف بهترین فرد برای عادی سازی روابط تهران و واشنگتن است.>>
قسمت دوم :
♦️تشدید تحریم های ایران رهاورد نیویورکی ها :
حلقه نیویورکی ها در دولت هاشمی گام بلندی را برای برقراری ارتباط با آمریکا برداشتند. آنان ضمن ایجاد تغییر در دیپلمات های ایران در برخی کشورهای غربی، حسین موسویان را به سفارت ایران در آلمان گسیل می دارند تا مقدمات رابطه با آمریکا را فراهم نماید. عناصر این حلقه، آزادسازی جاسوسان آمریکایی در لبنان را تحت عنوان گام اعتمادساز، تصمیم سازی می نمایند. با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، مقامات واشنگتن پس از آزادی آخرین جاسوس خود، به زیر میز بازی می زنند تا از برگ بدعهدی و جرزنی دیپلماتیک، به عنوان فرصت در رقابت های انتخاباتی بهره ببرند. این اقدام حلقه نیویورکی ها سبب تحریک معادلات داخلی امریکا شده و زمینه ساز تصویب شدیدترین تحریم ها علیه ایران گردید. اکنون بار دیگراین فرآیند عینا در برجام در حال باز تکرار شدن است.
♦️پذیرش دائمی قرارداد NPT :
با پایان مدت 25 ساله پذیرش معاهده NPT از سوی ایران، طرح تمدید این معاهده در دستور کار آژانس انرژی اتمی قرار گیرفت. سیروس ناصری -از اعضای حلقه نیویورکی ها- ضمن موافقت با پذیرش دائمیNPT ضربه ای اساسی به منافع ملی وارد آورد. در این ارتباط مهدی سلطانی از دیپلمات های وزارت خارجه و معاون سابق نمایندگی ایران در سازمانهای بین المللی در وین می گوید : << این افراد در دولت هاشمی موجب تمدید NPT و امضای CTBT شدند، آنها می گفتند اگر CTBT را امضا نکنیم به دنیا اعلان جنگ داده ایم درحالی که به هیچ وجه این گونه نیست. >>
به موجب پذیرش دائمی NPT در نیمه اول دهه 1370رژیم نظارت و بازرسی ها به ایران تحمیل گردید و زمینه ساز جاسوسی رسمی از برنامه هسته ای و دفاعی ایران، اعمال اخلال و خرابکاری در این برنامه ها و شناسایی دانشمندان ایرانی و بعدها شهادت آنان گردید.
قسمت سوم :
♦️مقدمه :
پیروزی خاتمی در انتخابات سال 76 منجر به تسلط کامل حلقه نیویورکی ها بر وزارت خارجه شد؛ آنان راهبرد خلع سلاح ایران جهت اعتمادسازی با غرب را برای دولت خاتمی تصمیم سازی نمودند. مطابق این راهبرد، ایران به صورت یکجانبه و بدون دریافت هیچ امتیازی، منع تولید و انبار بمب های خوشه ای، شیمیایی، میکروبی و مین گذاری را پذیرفت.
♦️خلع سلاح حزب الله و به رسمیت شناختن اسرائیل :
با لشکرکشیهای امریکا به منطقه و فضای ارعاب ناشی از آن در سال 2003 حلقه نیویورکی ها نامه ای را از طریق سفارت سوئیس برای مقامات آمریکا ارسال نمودند. مطابق آنچه بعدها «دنیس راس»، مشاور ارشد جورج بوش پدر و پسر طی مقالهای در مجله نیوزویک به چاپ رساند، صادق خرازی مسئول نوشتن نامه به امریکاییها شده بود. همچنین «تریتا پارسی» نیز اعلا م کرد این نامه بعد از مشورتهای طولانی صادق خرازی با محمد خاتمی نوشته شده است. در این نامه ذلتبار آمده بود، در ازای «خروج نام ایران ایران از محور شرارت» از سوی امریکا، ایران از طریق طرح ملک عبدالل اسرائیل را مورد شناسایی قرار داده و متعهد می گردید فعالیتهای هستهای خود را شفاف و از خلع سلاح حماس و حزبالله حمایت کند. این همه در حالی بود که ایران به صورت داوطلبانه اجرای پروتکل الحاقی را پذیرفته بود. اجرای پروتکل، زمینهساز بازدیدهای متعدد و گسترده بازرسان آژانس از تأسیسات هستهای ایران را فراهم آورد. نامه جنجالی 2003 حلقه نیویورکی ها به امریکا، به واسطهگری «تیم گولدیمن» سفیر وقت سوئیس در تهران از طریق «باب نی» نماینده حزب حاکم جمهوریخواه و عضو سابق کنگره امریکا برای «روو» مهمترین مشاور جورج بوش ارسال شده بود.
این ضعف و زبونی حلقه نیویورکی ها باعث جدی شدن گزینه حمله نظامی آمریکا به ایران شد و عملا کشورمان را چندین سال به لبه پرتگاه جنگ برد.
قسمت چهارم :
♦️مقدمه :
یکی از مراکزی که تحت تأثیر و تسلط حلقه نیویورکی ها واقع شد شورای عالی امنیت ملی بود. سه گانه عقب نشینی از منافع ملی، نتیجه حاکمیت عناصر حلقه فوق بر این نهاد عالی بود.
♦️گام اول عقب نشینی :
با محوریت حلقه نیویورکی ها (موسویان، ظریف و...) که به تیم حسن روحانی راه یافته بودند؛ توافق نامه سعدآباد در اکتبر سال 2003 به امضای طرفین رسید و این اولین گام از عقب نشینی سه گانه بود. اما چندی بعد اروپائیان چند قدمی پیش آمدند و اعلام کردند که بیانیه سعدآباد و تعلیق در نطنز تمامی خواسته های ما را تأمین نمی کند و نیاز به اقدامات بیشتری هست. براین اساس نیورکی ها با پذیرش عقب نشینی مجدد، باز هم خسارت به منافع ملی را تصمیم سازی نمودند.
♦️گام دوم عقب نشینی :
ایران در فوریه 2004 طی توافقنامه بروکسل ساخت قطعات و مونتاژ سانتریفیوژها را هم به تعلیق درآورد. در این ایام اصلاح طلبان از اینکه اروپایی ها تعهد کرده بودند که پرونده هسته ای ایران از دستور کار اجلاس ژوئن 2004 (خرداد83) خارج می شود، شادمان و سرخوش بودند. اما مطابق معمول آمریکا و سه کشور اروپایی ضمن بدعهدی مجدد، مطالبات جدیدی را در برابر ایران قرار دادند. به موازات بدعهدی غربی ها، حلقه نیویورکی ها پذیرش گام سوم عقب نشینی را تصمیم سازی نمودند.
♦️گام سوم عقب نشینی :
با توافقنامه پاریس در نوامبر 2004 (آبان83) ایران علاوه بر تعلیق قطعه سازی و مونتاژ ماشین ها، فعالیت های مربوط به غنی سازی و سوخت هسته ای را نیز به حالت تعلیق درآورد. با دادن این همه امتیاز، غرب به هیچکدام از وعده های خود عمل نکرد و چیزی جز تعلیق و مذاکرات فرساینده، عاید کشور نشد.
♦️نتیجه :
اکنون بار دیگر در برجام شاهد بازتکرار این روند هستیم. آمریکا به دنبال فزون طلبی در برجام های سریالی 2 و 3 و...است و تصمیم سازی پذیرش برجام های سریالی نیز در دستور کار حلقه نیویورکی ها قرار گرفته است. آنان می خواهند 7 گانه عقب نشینی(برجام 1 تا 7) را به منافع ملی تحمیل کنند.
قسمت پنجم :
♦️مقدمه :
ازتفرس (جستجو به نشانه و علامت) اقدامات آمریکایی ها می توان نتیجه گرفت که آنان همزمان 3 مدل را برای تغییر رفتار و تغییر ساختار ج . ا. ایران در دستور کار دارند. بررسی نقش آفرینی نفوذی ها و حلقه نیویورکی ها در این سه مدل مورد نظر این یادداشت است.
♦️پیاده سازی مدل کوبا در ایران :
بازگشت ایران به سلطه مجدد آمریکا، هدف اصلی این مدل است. این سناریو تحت عنوان بازگشت (ترمیدور) انقلاب از شعارها، آرمان ها و ارزش هایش، هم اکنون توسط نفوذی ها و حلقه نیویورکی ها به فاز اجرا منتقل شده است. در این میان حلقه نیویورکی ها عهده دار بازگشت انقلاب از آرمان استکبار ستیزی، آرمان فلسطین، حمایت از مقاومت اسلامی، عزت طلبی و استقلال طلبی، شده اند. نشانه ها و علائم پیاده سازی این مدل را در رفتار و مواضع به اصطلاح دیپلماتیک عناصر این حلقه به وضوح می توان مشاهده کرد. در پیاده سازی مدل کوبا، نقش نفوذی ها در ایجاد کمپین آزادی های یواشکی، کشف حجاب، برهنگی، ازدواج سفید و... برای بازگشت به ناهنجاری های قبل از انقلاب اثبات شده است.
♦️نتیجه :
برجام های سریالی، ریل گذاری مدل کوبا در ایران است. در نقشه راه صلح بین ایران و آمریکا که توسط حسین موسویان از عناصر حلقه نیویورکی ها تدوین شده، آمده است : << توافق بر سر راه حلی جامع در مسئله هسته ای، موقعیتی است که به واشنگتن اجازه شروع گفتگو و تعامل بر سر موضوعات مورد مناقشه را خواهد داد. توافق بالقوه بر سر مسئله هسته ای، می تواند نقطه شروعی باشد تا سایر حوزه های درگیری بین دو کشور···در آن مورد بحث و بررسی قرارگیرد. >>
قسمت ششم و پایانی :
♦مقدمه :
آدرس غلط حلقه نیویورکی ها، دولت یازدهم را وادار کرد تا همه تخم مرغ های خود را در سبد سیاست خارجی و مذاکره با آمریکا قرار دهد. آقای روحانی با این اشتباه در محاسبات، عملا ابتکار عمل و سرنوشت دولت خود را به آمریکا و برجام گره زد.
♦️آدرس غلط حلقه نیویورکی ها :
1⃣ برنامه هسته ای، موشکی و نفوذ منطقه ای ایران باعث وحشت اسرائیل و ایران هراسی شده است.
2⃣ تحریم ها ناشی از ایران هراسی و مقدمه حمله نظامی اسرائیل به ایران است.
3⃣ برای پیش گیری از حمله اسرائیل باید بین آمریکا و اسرائیل شکاف ایجاد کرد.
4⃣ مذاکره با آمریکا و اجرای برجام های 7 گانه ایران هراسی را خنثی و از حمله اسرائیل پیشگیری می نماید.
5⃣ تعامل با آمریکا منجر به رفع تحریم ها، سرمایه گذاری خارجی و رشد اقتصادی ایران می شود.
♦️ نتیجه :
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: مرودشتمطالب وبلاگ های مرودشتیدانش آموزان مرودشتاخبار متفرقهاقتصادیسیاسیدولت
برچسبها: حلقه نیویورکی هارضا سراجهاشمی
<-PollItems->
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 540
بازدید هفته : 3666
بازدید ماه : 5175
بازدید کل : 197070
تعداد مطالب : 710
تعداد نظرات : 68
تعداد آنلاین : 1